loading...
سایت عبدالمالک میرانزهی ازکاروان
عبدالمالک میرانزهی بازدید : 7 شنبه 27 مهر 1392 نظرات (0)
مردبازرگانی بود برای تجارت به شهری می رفت کمی اهن داشت برد پیش یک نفر امانت گذاشت وخودش رفت برای تجارت ….خلاصه این مرد هم که وضع مالی خوبی نداشت امد تمام اهنها را فروش کرد وپولش هم خرج کرد از قضا چند ماهی شد بازرگان از سفر بر گشت امد پهلوی ان مرد برای امانت……………..مرد گفت ولا من پیش شما شرمنده هستم اهنها موش خورده .بازر گان با تعجب گفت موش که اهن نمی خورد ..بازر گان دیگه چیزی نگفت ورفت تا یکروز دید بچه ان مرد در کوچه است بازر گان دست بچه را گرفت وبرد در خانه اش پنهان کرد…… ان مرد دید چند روزی شد واپری از بچه اش نیست بنا به جستجو کرد ن پرداخت واز همه سوال می کرد وهمه گفتند بچه شما ندیده ایم……….نویسنده داستان رزمی ..خلاصه مرد دیگه نا امید شد با خود گفت بروم از مرد بازرگان سوال کنم بلکه او بفهمد ….این گفت وبه راه افتاد رفت به خانه مرد بازرگان در زد مرد بازرگان در را باز کرد بعد از سلام واحولپرسی وخوش بش مرد گفت بچه ام گم شده شما ندیده اید…..چند روزی است بخانه نیامده… مرد بازرگان گفت بله من دیده ام.. دهن موشی بود به هوا رفت….مرد گفت موش که نمی تواند پرواز کند ….. ..بازرگان گفت چرا می تواند اهن بخورد ..موشی که اهن بخورد حتما بچه هم می تواند بخورد… یا توی دهان بگیرد ودر هوا پرواز کند ….مرد فهمید که اوضاع خراب است …گفت معذرت می خواهم من وضع مالی خوبی ندارم اهن های شما فروش کردم وپولش خرج کردم وحالا هم هیچ چیز ندارم که به شما بدهم…..بازرگان که مرد با ایمانی بود او را بخشید وگفت یادت باشد که امانت در خیانت نکنی بچه اش داد وگفت برو دیگه خیانت نکن در تمنای نگاهت بی فرارم تا بیایی…………………..من ظهور لحضه هارا می شمارم تا بیایی خاک لا یق نیست تا رویش پا گذاری………………….در مسیرت جان فشانم…..گل بکارم تا بیایی « بدون ديدگاه
عبدالمالک میرانزهی بازدید : 8 یکشنبه 21 مهر 1392 نظرات (0)
لئوناردو باف يک پژوهشگر دينى معروف در برزيل است. متن زير، نوشته اوست: در ميزگردى که درباره «دين و آزادى» برپا شده بود و دالايى‌لاما هم در آن حضور داشت، من با کنجکاوى، و البته کمى بدجنسى، از او پرسيدم: عالى جناب، بهترين دين کدام است؟ خودم فکر کردم که او لابد خواهد گفت: «بودايى» يا «اديان شرقى که خيلى قديمى‌تر از مسيحيت هستند.» دالايى‌لاما کمى درنگ کرد، لبخندى زد و به چشمان من خيره شد ... و آنگاه گفت: «بهترين دين، آن است که شما را به خداوند نزديک‌تر سازد. دينى که از شما آدم بهترى بسازد.» من که از چنين پاسخ خردمندانه‌اى شرمنده شده بودم، پرسيدم: آنچه مرا انسان بهترى مى‌سازد چيست؟ او پاسخ داد: «هر چيز که شما را دل‌رحم‌تر، فهميده‌تر، مستقل‌تر، بى‌طرف‌تر، بامحبت‌تر، انسان دوست‌تر، با مسئوليت‌تر و اخلاقى‌تر سازد. دينى که اين کار را براى شما بکند، بهترين دين است» من لحظه‌اى ساکت ماندم و به حرف‌هاى خردمندانة او انديشيدم. به نظر من پيامى که در پشت حرف‌هاى او قرار دارد چنين است: دوست من! اين که تو به چه دينى اعتقاد دارى و يا اين که اصلاً به هيچ دينى اعتقاد ندارى، براى من اهميت ندارد. آنچه براى من اهميت دارد، رفتار تو در خانه، در خانواده، در محل کار، در جامعه و در کلّ جهان است. به ياد داشته باش، عالم هستى بازتاب اعمال و افکار ماست. قانون عمل و عکس‌العمل فقط منحصر به فيزيک نيست. در روابط انسانى هم صادق است. اگر خوبى کنى، خوبى مى‌بينى و اگر بدى کنى، بدى. هميشه چيزهايى را به دست خواهى آورد که براى ديگران نيز همان‌ها را آرزو کنى. شاد بودن، هدف نيست. يک انتخاب است. «هيچ دينى بالاتر از حقيقت وجود ندارد.»
عبدالمالک میرانزهی بازدید : 7 جمعه 19 مهر 1392 نظرات (0)
روزی شیطان همه جا جار زد كه قصد دارد از كار خود دست بكشد و وسایلش را با تخفیف مناسب به فروش بگذارد. او ابزارهای خود را به شكل چشمگیری به نمایش گذاشت. این وسایل شامل خودپرستی، شهوت، نفرت، خشم، آز، حسادت، قدرت‌طلبی و دیگر شرارت‌ها بود. ولی در میان آنها یكی كه بسیار كهنه و مستعمل به نظر می‌رسید، بهای گرانی داشت و شیطان حاضر نبود آن را ارزان بفروشد. مردی از او پرسید: این وسیله چیست؟ شیطان پاسخ داد: این نومیدی و افسردگی‌ست. آن مرد با حیرت گفت: چرا این قدر گران است؟ شیطان با لبخند مرموزش پاسخ داد: چون این مؤثرترین وسیله من است. هرگاه سایر ابزارهایم بی‌اثر می‌شوند، فقط با این وسیله می‌توانم در قلب انسان‌ها رخنه كنم و كاری را به انجام برسانم. اگر فقط موفق شوم كسی را به احساس نومیدی، دلسردی و اندوه وا دارم، می‌توانم با او هر آنچه می‌خواهم بكنم. من این وسیله را در مورد تمامی انسان‌ها به كار برده‌ام. به همین دلیل این قدر كهنه است. ...وَلاَ تَيْأَسُواْ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِنَّهُ لاَ يَيْأَسُ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ ﴿ سوره یوسف آیه ۸۷﴾ ... و از رحمت ‏خدا نوميد مباشيد زيرا جز گروه كافران كسى از رحمت ‏خدا نوميد نمى‏شود (۸۷) ...دوای نا امیدی تقوا و صبر است که خداوند خویش این را وعده داده است که وعده خداوندتخلف ناپذیر است. پس به جای اینکه در ناامیدی عجز و ناله کنیم و از زمین و زمان شکایت کنیم بهتر است از راهش وارد بشویم و به سمتی حرکت کنیم که خداوند راهنمایی کرده است تا هر چه زودتر از این احساسناخوشایند رها بشویم. ... إِنَّهُ مَن يَتَّقِ وَيِصْبِرْ فَإِنَّ اللّهَ لاَ يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ ﴿ سوره یوسف آیه ۹۰﴾ ... بى‏گمان هر كه تقوا و صبر پيشه كند خدا پاداش نيكوكاران را تباه نمى‏كند (۹۰) گر خمش باشی و سر پنهان کنی سر شود پیدا از آن سلطان بلی خامشی صبر آمد و آثار صبر هر فرج را می کشد از کان بلی

تعداد صفحات : 4

درباره ما
بانظرات خودتون مارو خوشحال کنید
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    به نظر شمابهترین جا برای سیر وسفر کدام شهر بلوچستان است؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 12
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 33
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 31
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 31
  • بازدید ماه : 31
  • بازدید سال : 35
  • بازدید کلی : 359
  • کدهای اختصاصی
      « كسب درآمد از فروتل »  
    دوستانتان را به يك شغل پردرآمد و آسان دعوت كنيد : « جزئيات »
    Email: